هزاوه وادی عشق

ماه محرم در روستای هزاوه

آیین علمگردانی در روستای هزاوه



























آیین علمگردانی یکی از سنت هایی می باشد که به گفته قدیمی های روستا حدود 300 سال است که ماه محرم در روستای هزاوه برگزار می شود. روز اول ماه محرم این علم  را که در حرم مطهر آقا سلطان سید احمد(ع) جای دارد توسط پارچه ای که اکثرا با تربت های پاک سید الشهداء و قمر بنی هاشم متبرک شده است تزیین نموده و در صف سینه زنان عزادار بیرون می آورند که این علم نماد پایداری و رشادت علمدار کربلا می باشد .
متولیان این علم سیدهای روستا می باشند که این مراسم را به طوری برنامه ریزی کرده اند که بتوانند این علم را به کلیه خانه های روستا و روستاهای همجوار مهرآباد و داین برای زیارت و ادای نذر عزاداران و متوسلین به اباعبدالله الحسین ببرند. هنگامی که این علم در حرکت است عزاداران حسینی با سر دادن نوحه و مصیبت به عزاداری و سینه زنی می پردازند که شور و حال خاصی به عزاداران می بخشد و در روز دهم محرم هم پس از پایان مراسم عزاداری در بارگاه امامزاده سلطان سید احمد که همراه با حضور و عزاداری کلیه هیئت های محله های روستای هزاوه می باشد سر فلزی این علم را از تن جدا می کنند که بیان کننده جدا شدن سر امام حسین از تنش در این روز می باشد و اهالی روستا هم تن این علم را به دور امامزاده به حالت طواف می چرخانند و پس از پایان مراسم علم را به جایگاه خود در حرم آقا سلطان سید احمد بر می گردانند.























مردم روستا هنگام وارد شدن علم به خانه خود با قربانی کردن گوسفند و پخش کردن نذرهای خود، به سید الشهداء توسل نموده و شفاعت امام را در حضور پروردگار خواستارند به گفته اهالی روستا خیلی از حاجات های مردم با توسل به علم سیدالشهداء برآورده شده است که خود نیز یکی از معجزات این علم می باشد.
یکی از معجزاتی که خودم مشاده کردم بر می گردد به سالهای گذشته هنگامی که علم گردانی انجام می شد در یکی از محله های روستا به دلیل تاخیر در برنامه زمانبندی مراسم ،علمگردانان نتوانستند علم را به  یکی از خانه های روستا را که پیرمردی در آن ساکن بود ببرند پیرمرد در صورت فهمیدن این موضوع به گریه افتاد و از علمگردانان خواهش و تمنا کرد که علم را برای زیارت به خانه او بیاورند ولی علمگردانان به دلیل کمبود وقت امتناع کردند .
پیرمرد با چشمان اشکبار دور شدن علم را مشاهده می کرد و زیر لب زمزمه می کرد که ناگهان سر فلزی علم به سیم های برق سر کوچه گیر کرد که تلاش های بسیار علمگردانان و مردم برای رهای علم چاره ساز نبود یکی از سیدهای بزرگ که اعتقاد زیادی به سیدالشهداء دارد گفت که باید علم را به خانه پیرمرد برگردانیم بانیت کردن همه علمگردانان به بازگشت علم به خانه پیرمرد بلافاصله علم از سیم های برق جدا شد که اعتقاد من را به این علم و سیدالشهداء چندین برابر کرد.البته این موضوع برای من یک معجزه بود شاید برای برخی از عزیزان حادثه باشد.
گزارش تخلف
بعدی